من نه منم نه من منم
من نه منم نه من منم

من نه منم نه من منم

سلام وبلاگ جدیدم

سلام


یک ساعت پیش به سرم زد پا شم یه وبلاگ جدید بسازم، قبلاً ها وبلاگ داشتم.. حدود 3،4 سال پیش.. الانم قبل اینکه این وبلاگ رو بسازم رفتم سراغ اونا اما پسوردشون یادم نبود، واسه همین نتونستم واردشون شم و بی خیال شدم 

قبلاً تو محیط بلاگفا وبلاگ ساخته بودم و این‌بار خواستم تا بلاگ اسکای رو امتحان کنم 

این وبلاگ رو ساختم تا توش بنویسم، بنویسم تا بلکه خالی شم.. آخه خیلی خیلی دلتنگم.. دلتنگ شهرم.. دلتنگ دوستای عزیزتر از جانم.. دلتنگ خونه‌ای که 18 سال توش زندگی کردیم..   

اولش که شروع کردم به ایجاد این وبلاگ، داشتم با خودم فکر می‌کردم که مهم نیس وبلاگم چقدر بازدید کننده داشته باشه، امّا اعتراف می‌کنم که حقیقتاً دوس دارم بازدیدکننده زیاد داشته باشم.. البته چشمم آب نمی‌خوره.. کی آخه حوصله داره بشینه روزمرگی‌های منو بخونه؟؟؟

ههه.. دلم خوشه هاااااااا

خلاصه که وبلاگ جدید جان ! به زندگیم خوش اومدی.. میخوام واسم مث دفتر خاطرات باشی و تک تک لحظه‌هامو در تو ثبت کنم 

آخه خیلی لذت داره که بعد چن سال بشینی و نوشته هاتو بخونی.. 

هوس اگردک کرده بودم، به مامانم سفارش کرده بودم واسم بپزه، دستش درد نکنه.. امروز پخته و فرستاد خواهرم آورد واسم.. یه دل سیـــــــــــــــــر اگردک خودم، آاااااخ که چقدرررررر چسبیــــد

اینم عکسش


الانم داداشم زنگ زد که میخواد بیاد خونه ی ما.. پا شم برم، الان میرسه.. برم شام امشبمون رو تدارک ببینم

خیلی حالم خوش نیس راستش 

جمعه آزمون دارم

اولین آزمونه

پشیمونم که هیچی نخوندم.. از خودم بدم میاد که انقدرررر تنبل و راحت طلب شدم.. چقدر از چند سال پیشم فاصله گرفتم.. اصلاً دیگه مث اون موقع‌ها نیستم

خدایا کمکم کن..

دارن در میزنن... حتماً داداشمه