خب... چهارمین سالگرد عقد من و همسر جان هم به خوشی و سلامتی و مبارکی از راه رسید
"17 آبـان"... چقدرررر این عبارت دو کلمهای رو دوس دارم
تو این چهار سال خیلی عوض شدم و این عوض شدن 100% در جهت مثبت بوده
دیگه مث سابق کینهای نیستم
خیلـــــــــــــــــــی صبورتر شدم
انعطافپذیریم خیلی بیشتر شده و...
خدا جونم شکرت.. واقعاً مرسی که همیشه همراهم هستی و تو تکتک لحظههام حضورتو لمس میکنم.. مرسی که همسر مهربون و سختکوشی دارم، مرسی که همهی عزیزانم در سلامتی و صحّت به سر میبرن، مرسی که حواست بهمون هست...
خدای خوبم مرسی که آرومم.. بابت این آرامشم ممنونتم
خدایا لطفاً مریضا رو شفا بده... لطفاً دیگه هیچجا جنگ نباشه... لطفاً به کودکان کار کمک کن تا مجبور نباشن تو این سرما سر چهارراهها وایسن و با فروش چن تا شاخه گل اموراتشون رو بگذرونن.. لطفاً به همهی اونایی که منتظر نینی هستن، یه نینی سالم بده و لطفاً آرزوی عسل رو هم برآورده کن و زودی بهش یه نینی مامانی بده.. کاش سال بعد این موقع بیام بنویسم خدایا ممنون که عسل بالاخره مادر شد...